< 1 2 3 4 >

 گزارش تصویری: جشنواره «لاس فالاس» یا چهارشنبه‌سوری اسپانیایی!

تاریخچه جشن «لاس فالاس» مربوط به قرون وسطی می باشد، زمانی که کارگاههای صنعتی اضافات کار خود اعم از چوب و کاغذ دور می ریختند ، عده ای این ضایعات را جمع آوری می کردند. این جشنواره به مناسبت فرارسیدن بهار...

همه ساله در روز های آخر زمستان و به مناسبت فرارسیدن بهار از 15 تا 19 مارس در والنسیا(Valencia) با سوزاندن چوب و فشفشه بازی جشن گرفته می شود،که یکی از زیبا ترین و باور نکردنی ترین جشنها می باشد.در این جشن مجسمه هایی ساخته شده از چوب ، مقواهای ضخیم و... با شکلهای جالب از شخصیت های کارتونی، شکلک‌های جالب ،شخصیت های سیاسی و... به آتش کشیده می شود و مردم از روی این آتشها می پرند و رقص و شادی می کنند که همانند چهارشنبه سوری می باشد .


در این چند روز جشن از ساعت 8 صبح با رزژه رفتن گروه های موسیقی و با صدای شیپور و طبل در کوچه و خیابان ها شروع می شود و در شب های آن نیز از پیر و جوان در بستر رودخانه والنسیا به آتش بازی می پردازند.


تاریخچه این جشن مربوط به قرون وسطی می باشد، زمانی که کارگاههای صنعتی اضافات کار خود اعم از چوب و کاغذ دور می ریختند ، عده ای این ضایعات را جمع آوری می کردند و در پایان زمستان به مناسبت فرا رسیدن بهار می سوزاندند کم کم نجاران با این ضایعات شکلکهای خاصی درست می کردند و مردم هم به این شکلکها که هر کدام منظور خاصی را می رساند لباس می پوشاندن و حتی آنها را رنگ آمیزی می کردند و به مرور زمان این سنت تبدیل به یک جشن زیبا که امروزه شاهد آن هستیم شد.



اولین دیدگاه را شما بگذارید

  

بهشت گمشده جیرفت

روزگاری در 160 کیلومتری شمال تنگه هرمز سیلی به راه افتاد. سیلی که مانند بسیاری دیگر از سیل‌ها، اگرچه زار و زندگی ساکنان امروز این منطقه را زیر گل و لای برد اما آثار زندگی مردم هزاران سال پیش را از زیر گل و لای بیرون آورد.

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه میراث فرهنگی ـ در بستر هلیل رود سیلی جاری شده بود که جیرفت را به بهشت گمشد? باستان شناسان تبدیل کرد. بهشت گمشده‌ای که پیش از خبردار شدن باستان شناسان، تعداد زیادی از اشیاء آن، از سوی علاقه‌مندان قاچاق میراث فرهنگی گم شده بود که البته قصه‌ای تکراری است!
 
وجود چنین تمدنی در آن منطقه، رخداد عجیبی نبود؛ چراکه باز هم قصه، قصه یک رود بود و شکل‌گیری یک تمدن بزرگ در کنار آن. تمدنی که مدت‌هاست جایگاه تمدن‌های بین‌النهرین و سومر را به عنوان کهن‌ترین تمدن جهان لغزانده است.
 
همیشه در کتاب‌های تاریخ خوانده‌ایم که سومریان نخستین کسانی بودند که خط را اختراع کرده و آن را به دیگر ملل متمدن، ارمغان دادند اما کتیبه‌های به دست آمده از جیرفت (در سال 2001م. : 1379 ش.) نشان داد که اهالی این شهر سال‌های درازی پیش از سومریان به پدید? خط و نگارش مسلط شده بودند.
 
علاوه بر کتیبه‌های کشف شده، وسایل و ادوات دیگری از آنجا به دست آمده که تا به امروز بیشتر ظروف سفالی و سنگی، قطعات سنگ صابون و گاه وسایل مفرغی را شامل می‌شود.
 
اهم صنعت منطقه همان کنده کاری روی سنگ صابونی است که ظرافت خاصی دارد و موارد کاربردی و زیبایی شناختی را در بر می‌گیرد. روی این قطعات تصاویری از قبیل انسان، بز و گوسفند، نخل، مار و عقرب وجود دارد که البته تصاویر مار و عقرب معمول‌تر است.
 
نکته دیگری که قطعات سنگ صابونی این منطقه را از سایر مناطق و تمدن‌های دیگر جدا می‌کند چشم درخشان و مرصع‌کاری روی این قطعات است. در برخی طرح‌ها دیده می‌شود دور تا دور ظرف چند حیوان در هم تنیده وجود دارند که برای کنار هم قرار دادن آنها نیاز به محاسبات پیچیده ای بوده است.
 
کتیبه‌های به دست‌آمده از جیرفت هنوز رمز گشایی نشده‌اند اما مشخص است که این خط تا حد زیادی به خط عیلامی نزدیک است. مطالعاتی که توسط 5 زبان شناس از آمریکا، فرانسه، روسیه، دانمارک و ایران روی یکی از آنها صورت گرفته، نشان می‌دهد این نوشته 300 سال از نمون? یافت شده در تمدن بزرگ شوش قدیمی‌تر است.
 
باستان‌شناسان معتقدند که جیرفت منشاء زبان نوشتاری عیلامی بوده که از طریق آن، سیستم نوشتار توسعه یافت و سپس در کشور پراکنده شده و به شوش رسید.
 
دکتر یوسف مجیدزاده که از اوایل ده? 1380 ریاست پروژه کاوشگری و حفاری جیرفت را به عهده دارد، معتقد است جیرفت حلق? گم شد? تاریخ بشریت است.
 
دایناسورها در اطراف جیرفت
در استان و اطراف شهر دیرینه کرمان تنها جیرفت و تمدن چند هزار ساله آن نیست که می‌تواند انسان را به راستی متعجب کند. بلکه این استان یکی از معدود نقاطی در ایران است که در آن آثار جانداران خشکی زیِ دوره‌های گذشته زمین‌شناسی مشاهده شده‌ و همین امر سبب شده تا علاوه بر باستان شناسان، زمین شناسان نیز با علاقه و اشتیاق راهی کرمان شوند.
در شمال این استان منابع هنگفتی از زغال سنگ وجود دارد که همین موضوع نشان می‌دهد خشکی و حیات گیاهی و جانوری در این بخش از ایران از هزاران سال پیش تاکنون وجود داشته‌است.
 
فسیل‌ها و آثار زیادی از این جانوران در آنجا کشف و شناسایی شده­ و هم‌اینک در موزه تاریخ طبیعی کرمان نگهداری می‌شوند.
 
اگر زمانی گذرتان به کرمان افتاد و فرصت نکردید به این موزه سر بزنید حتماً به دیدن رد پای دایناسورها در نزدیکی روستای ده علیرضا بروید.
 
البته رد پای این حیوانات روی رسوبات دوره‌های گذشته زمین‌شناسی به ویژه دوران مزوزوئیک در مناطق مختلف استان وجود دارد اما رد پای کشف شده در رسوبات دوره تریاس دوران مزوزوئیک در دره نیزار، در حوالی روستای ده علیرضا که در 20 کیلومتری شمال زرند است یکی از این نقاط منحصر به فرد و به شدت دیدنی است.
 
چند سال پیش وقتی چنین آثاری از دایناسورها در شمال کرمان کشف شد یک تیم متشکل از زمین‌شناسان و دانشمندان ایرانی و برزیلی راهی کرمان شدند و نخستین آثار اسکلتی دایناسورها شامل یک دندان دایناسور گوشتخوار و قطعاتی از استخوان‌های آ‌ن‌ها در روستاهای اطراف زرند مورد شناسایی قرار دادند.
 
بخشی از ردپای این دایناسور که متعلق به 180 میلیون سال پیش در عصر ژوراسیک و در شمال شهرستان زرند به جای مانده بود به دلیل بی‌توجهی از بین رفته اما سایر رد پاهای موجود از دایناسورها در ناحیه زرند کرمان مورد بررسی و پژوهش قرار گرفت و بدین ترتیب مشخص شد که این آثار توسط گونه‌ای از دایناسورهای گوشتخوار ایجاد شده‌است.
 
تا کنون آثار دایناسورها در ایران محدود به تعدادی رد پا بوده است که در دره نیزار در شمال زرند کرمان و منطقه بیدو در شمال کرمان، یافت شده ‌است.
 
در جریان دومین پی­جویی دایناسورها در ایران که توسط تیم مشترک ایران - برزیل در اواخر تابستان 1381، در نواحی شمال کرمان صورت پذیرفت نخستین آثار اسکلتی دایناسورها در ایران مورد شناسایی قرار گرفت.
 
ناگفته نماند که قصه دایناسورها هم مثل سیل و سرقت اشیاء باستانی اصلاً قصه جدیدی نیست، بلکه 40 سال پیش نیز محققان و البته باستان شناسان فرانسوی که خاطرات خوش، عجیب و به یاد ماندنی از آثار باستانی ایران دارند، بقایای یک دایناسور را در اطراف کرمان کشف کردند و به سرعت چمدان دایناسورهای بیچاره را به مقصد پاریس بستند و آنها را پس از انتقال به فرانسه در هتل خوش رنگ و لعابی به نام موزه تاریخ طبیعی پاریس اسکان دادند که این سفر 40 ساله همچنان ادامه دارد!
 
باز هم جای شکرش باقی است که بقایای تعدادی از اقوام­ و خواهر و برادرهایشان هنوز در موطن خود باقی مانده و به هموطنانی که به دیدنشان می روند خوشامد می‌گویند!
منابع:
-         جیرفت، کهن ترین تمدن خاورمیانه، یوسف مجیدزاده
-         کهن دیار (مجموعه آثار ایران باستان در موزه های بزرگ جهان)، بهنام محمد پناه

اولین دیدگاه را شما بگذارید خبر های جالب ،

  

لیلی رشیدی در مونولوگ «دکلره» با مهدی کوشکی همکاری می‌کند

خبرگزاری میراث فرهنگی ـ گروه فرهنگ و هنر ـ در این نمایش علاوه بر لیلی رشیدی، آوا شریفی، مهدی کوشکی، صحرا فتحی بازی می‌کنند.
 
بنا بر این گزارش، طراح صحنه ی «دکلره»، محمد حسن معجونی، سرپرست گروه تئاتر «لیو» است.
 
همچنین طراحی پوستر این مونولوگ را صالح تسبیحی بر عهده داشته است.
 
نمایش «دکلره» نوشته و کار مهدی کوشکی سال گذشته در فستیوال «مونولیو» از نمایش های برگزیده شد.
 
این نمایش پس از گذراندن مراحل تمرین و بازبینی به زودی در تالار انتظامی خانه ی هنرمندان ایران به روی صحنه می‌رود.

اولین دیدگاه را شما بگذارید موسیقی ،

  

جشنواره هنر محیطی جنگل ابر شاهرود هرچند با حضور دوستداران طبیعت و هنرمندان با شور و شوق بسیاری برگزار شد اما به دلیل بی مهری مسئولان مربوطه مشکلات و موانعی بر سر راهشان آمد که دور از انتظار همه شرکت کنندگان و متولیان این برنامه بود.

خبرگزاری میراث فرهنگی- گروه میراث فرهنگی- جشنواره هنر محیطی جنگل ابر شاهرود که دو هدف مهم حمایت از محیط زیست و بازیافت را پیگیری می کرد، با چنان شوری از سوی دوستداران محیط زیست و هنرمندان برگزار شد که کمتر در دیگر جشنواره‌ها دیده می شد.
 
با این وجود، بی مهری مسئولان مربوطه روی این همه اشتیاق بی تاثیر نبود. موانع یکی بعد از دیگری باعث شد که این احتمال پیش آید که کمتر علاقه ای به برگزاری برنامه های محیط زیست در جنگل ابر به دلیل کشیدن جاده ای در این جنگل منحصر به فرد وجود ندارد.
 

طبیعت دوستدان در جشنواره هنرهای محیطی در حال جمع آوری زباله های جنگل ابر

 
در این جشنواره 200 نفر طبیعت گرد و هنرمندان حضور پیدا کرده بودند تا نه تنها زباله های جنگل ابر را که به دلیل بی مبالاتی بسیاری از  گردشگران در این جنگل ریخته می شود را جمع کنند، بلکه این زباله ها را بازیافت کرده و تبدیل به هنری ماندگار کنند.
 
در روز اول این جشنواره طبیعت گردان و هنرمندان صداقت خود را نشان داده و با چنان پشتکاری جنگل را تمیز کرده و اقدام به بازیافت زباله ها کردند که در کمتر برنامه ای چنین علاقه ای از شرکت کنندگان دیده می شود. در این برنامه از نوجوان 15 ساله حضور داشت تا زنان و مردان بیش از 55 سال.  
 
اما  مسئولان حامی این برنامه که از سازمان حفاظت از محیط زیست، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیز داری کشور، گروه خودرو سازی سایپا، شهرداری، شورای شهر شاهرود و حوزه هنری استان سمنان بودند، با نیامدن به این برنامه، جشنواره را بر شرکت کنندگان زهر کردند و جشنواره بدون مسابقه و داوری آثار ساخته شده به اتمام رسید.
 

این همه شور برای این بود که طبیعت دوستان علاقه خود را به جنگل ابر نشان دهند

این تنها یکی از بی مهری های به این جشنواره بود، این گروه همچنین به دلایلی که سرانجام هم برای متولیان مشخص نشد، سه ساعت پیش از ورود به جنگل ابر محدودیت ایجاد شدند و نگذاشتند که به راحتی دومین روز جشنواره را سپری کنند.
 
جشنواره در روز دوم تنها به دلیل داشتن خلافی راننده یکی از اتوبوس ها، متوقف شده و در حالی که متولیان گفتند که تمام هماهنگی های لازم این سفر را انجام دادند اما بهانه های دیگری برای تاخیر سه ساعته ایجاد شد.
 

هنرمندان زباله ها را بازیافت کرده و از آن ها نمادهایی برای دوست داشتن طبیعت درست می کردند

به نظر می رسد که از این پس دیگر چندان سفرهای گروهی به جنگل ابر به هر دلیلی حتی حمایت از حفاظت این جنگل آسان نیست.
 
این در حالی بود که طبیعت گردها با دل و جان اقدام به جمع آوری زباله ها از سطح این جنگل و هنرمندان این زباله ها را بازیافت می کردند و تنها خواستار حمایت از جنگل ابر به دلیل منحصر به فرد بودن طبیعت آن در اکوتوریسم جهانی بودند.

اولین دیدگاه را شما بگذارید خبر های جالب ،

  

میراث اصفهان دست روی دست گذاشت
 
 
 
 
 «نوای نی»، خانه پدری‌اش را از دست می‌دهد
 
  اهالی اصفهان خانه نایب را بیشتر به‌واسطه داشتن ارزش‌های فرهنگی و معنوی می‌شناسند. در حال‌حاضر از این خانه که روزگاری محل زندگی هنرمند نامی و پدر نی ایران بوده تنها مخروبه‌ای به‌جای مانده  که تنها به کمک تیرآهن‌هایی که به دیوارش تکیه شده استوار ایستاده‌است.
 
به‌گزارش CHN، اما چندی پیش شنیده شد که اهالی محل تصمیم به تخریب خانه نایب گرفته‌اند. چراکه به‌دلیل بی‌توجهی و تخریب‌های گسترده این خانه تبدیل به وصله ناجور در محله شده‌است.
 
این درحالی است که هم‌اکنون بنای نایب متعلق به بانک سپه و از سوی دیگر ثبت آثار ملی است. تا کنون نه سازمان میراث‌فرهنگی و نه بانک سپه اقدامی برای حفاظت از خانه انجام نداده‌اند. چنانچه گفته می‌شود، از سال 89 تاکنون میزان تخریب شدید و سرعت بیشتری گرفته است.
 
«شاهین سپنتا»، فعال میراث‌فرهنگی اصفهان در این‌باره می‌گوید: «پیگیری‌ها درخصوص حفظ و مرمت خانه نایب از سازمان میراث‌فرهنگی هنوز به‌جایی نرسیده به‌طوری‌که متولیان میراث‌فرهنگی همچنان بر نداشتن بودجه تاکید دارند. در حال حاضر افزایش ترک‌ها و ریزش کاهگل دیوارها به وضوح دیده می‎شود. از سوی دیگر  محوطه داخلی ساختمان هم از وضعیت مناسبی ندارد و باید مرمت شود.
 
پیش از این دوستداران میراث فرهنگی و موسیقیدانان اصفهانی بر تبدیل این خانه به موزه موسیقی تاکید کرده بودند.
 
"نائب اسدالله اصفهانی" که در میان دوستداران موسیقی و میراث‌فرهنگی اصفهان به عنوان خداوندگار نی یا پدر نی ایران شهرت دارد در اواخر عصر قاجار مطابق با سال 1300 دار فانی را وداع کرد و در تخت پولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
 
پس از آن در سال 1381 انجمن اصفهان پژوهان پیشنهاد ثبت خانه تاریخی استاد نایب اسد الله اصفهانی را مطرح کرد.
 
سازمان میراث‌فرهنگی نیز خانه تاریخی نایب که در بلوار چهارباغ خواجوی اصفهان قرار دارد به شماره ثبتی 11562 درفهرست آثار ملی ایران ثبت کرد. این خانه در حالی در این فهرست به ثبت رسید که توسط یک بانک خریداری شده و قرار است به یکی از شعب این بانک تبدیل شود.
 
سپنتا معتقد است، اگرچه خانه نائب اسدالله معماری تاریخی خاصی ندارد اما چون منزل یکی از بهترین اساتید نی ایران بوده می توان از آن به عنوان موزه موسیقی استان اصفهان استفاده کرد.
 
تا قبل از استاد نایب اسدالله اصفهانی، نی را به شیوه نوازندگی با لب (به اصطلاح عامیانه، چوپانی) می نواختند و استاد نایب اسدالله اولین کسی بود که شیوه اجرای نی را به شیوه امروز یعنی گذاشتن نی در بین دندانهای پیشین نوازنده اجرا کرده است و پس از او شاگردانش به راه او در این شیوه ادامه دادند.

خانه تاریخی نایب اسدالله اصفهانی، پدر نی ایران درحالی ثبت ملی و تحت مالکیت بانک سپه قرار گرفته که هم‌اکنون این خانه در بلاتکلیفی و بی‌توجهی نهادهای مربوطه تخریب و در مرحله ریزش قرار است.


اولین دیدگاه را شما بگذارید خبر های جالب ،

  

مشخصات مدیر وبلاگ

فریار [1]

آری آری زندگی زیباست..... زندگی آتشگهی دیرینه پا برجاست..... گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست .... گر نه ...خاموش است و خاموشی گناه ماست
ویرایش

دسته بندی موضوعی

ویرایش

طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ